7-5 فهرست منابع ..............................................................................
فصل ششم :پیوستها
مقدمه
با توجه به شتاب فرآيند علم و تكنولوژي در جهان صنعتي امروز، هر رشته اي از علوم به گرايشهاي تخصصي بيشتري تقسيم شده است. اين تقسيم بندي به خودي خود و بنا به نياز و ضرورت و پيچيدگيهاي روز افزون صنعت بوجود مي آيد. دنياي اقتصاد و روابط بين متغيرهاي اقتصادي و مالي هم از اين تحولات مستنثني نبوده است ومسائل اين رشته نيز روز به روز پيچيده تر و مشكل تر از قبل مي شود، بخصوص پول و بازارهاي سرمايه كه نقش مهم و تعيين كننده اي در اقتصاد دارند. تامين مالي براي اجراي پروژه هاي سودآور در رشد شركت نقش بسيار مهمي ايفا مي كند. توانايي شركت در تامين منابع مالي بالقوه براي تهيه سرمايه به منظور سرمايه گذاريها و تهيه برنامه هاي مالي مناسب از عوامل اصلي رشد و پيشرفت شركتها به حساب مي آيند[1] . يكي از بزرگترين چالش هاي شركتها براي ادامه فعاليتشان كمبود منابع مالي براي تامين نيازهاي سرمايه اي است كه شركتها را به انتخاب و تعيين روشهاي تامين مالي كوتاه مدت يا بلند مدت به طرق مختلف ترغيب و تشويق مي كند[2]. تصميم گيريهاي مربوط به تامين مالي توسط شركتها عمدتاً در ارتباط با ساختار سرمايه وهمچنين تعيين و انتخاب بهترين شیوه تامين مالي و تركيب آن مي باشد در نتــــيجه يك شركت مي تواند از طريق تغيير در مواردي مانند سود هر سهم، خط مشي تقسيم سود، زمانبندي مدت و ريسك سودآوري و انتخاب شيوه تامين مالي بر ثروت سهامداران اثر بگذارد. منابع مالي هر واحد اقتصادي از منابع داخلي و خارجي تشكيل شده است، منابع داخلي شامل جريانهاي نقدي حاصل ازعمليات، وجوه حاصل از فروش داراييها ومنابع خارجي شامل استقراض از بازارهاي مالي و انتشار اوراق بهادار مي باشد.[3]
با بوجود آمدن نوآوريهاي مالي عمده اي كه در دهه 1980 شكل گرفت شركتها به روشهاي نويني از تامين مالي روي آوردند كه نيازهاي مالي خود را نه از طريق روشهاي متداول و رايج بلكه از طريق روشهاي تازه ودر مواري ابتكاري برآورده كردند كه اين مسئله منجر به پيدايش بحث هاي نوين در چگونگي ثبت وارائه اين نوع از تامين مالي توسط شركتها در گزارشهای مالي و در نشريات تخصصي حرفه حسابداری شد[4]. در اين پژوهش تلاش مي شود ماهيت و روشهاي تامين مالي خارج از ترازنامه و همچنين به اختصار دلائل استفاده توسط شركتها و در نهايت بررسي امكان تشخيص استفاده از اين نوع تامين مالي در شركتها توسط حسابرسان مستقل مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد.
1-2 بيان مساله و علل انتخاب موضوع
موضوع روشهاي تامين مالي [5]براي شركتها همواره از جمله موضوعات بحث بر انگيز بوده است. مساله مورد بحث در اين پژوهش شناخت يكي از روشهاي تامين مالي تحت عنوان"تامين مالي خارج از ترازنامه" (OBSF) [6] و بررسي چگونگي تشخيص آن توسط حسابرسان مستقل مي باشد.
توضيح اصطلاح تامين مالي خارج از ترازنامه قدري مشكل است، اين مشكل ابتدا در هنگام نگارش درباره اين موضوع بوجود مي آيد. بطور طبيعي فرض و قاعده براين است اقلامي كه قطعيت دارند به ترازنامه تعلق دارند و اقلامي كه قطعي نيستند از اين قاعده مستثني مي شوند. اثر عملي معاملات خارج از ترازنامه اين است كه اين گونه معاملات بصورت نمايش كامل از فعاليت اصلي در حسابها نشان داده نمي شوند كه اين امر ناشي از يكي از دو دليل زير است:
يا امكان دارد اقلام بوجود آمده از معامله به طور خالص در حسابها آورده شوند مانند خارج کردن وامهای دریافتی در برابر دارائیهایی که برای تامین مالی تضمین گذاشته شدهاند.
يا ممكن است اقلام حاصل از معاملات بصورت كامل از حسابها خارج شوند به اين صورت كه اين اقلام را بر اساس مبنايي به عنوان تعهدات آتي ارائه مي كند ونه بصورت داراييها و بدهيهاي فعلي مانند( تعهدات اجاره هاي عملياتي، تعهدات پرداخت يا دريافت نشده قراردادها يا قراردادهاي كالاهاي اماني و بدهيهاي احتمالي غير عملياتي).
نتيجه هر دو حالت اين است كه ترازنامه به كمتر ارائه كردن (كم نمائي) داراييها و بدهيها ازآنچه كه واقعاً هستند اشاره مي كند. و نسبتهاي مالي بهتري ارائه مي شود، مانند نسبتهاي اهرمي و بازده سرمايه بكار گرفته شده.
علاوه بر اين معمولا گروه ديگري از حسابها(حسابهاي سود و زياني) بدلائل زير تحت تاثير قرار ميگيرد:
اول اينكه داراييها ازترازنامه به قصد فروشبه همراه يك اثر سود متحمل خارج مي شوند.
دوم اينكه فعاليت خارج از ترازنامه زمانبندي يا افشاي اقلام درآمدي وابسته را متاثر مي كند، خصوصاً حضور يا عدم حضور اقلام در ترازنامه معمولاً يا بهاي تامين مالي درگير درمعامله را متاثر ميكند يا درون ساير اقلام درآمدها و هزينه ها قرار مي گيرد.
اصطلاح تامين مالي خارج از ترازنامه(OBSF)ظاهراً روي ترازنامه تمركز دارد اما با توجه به توضيحات بالا چنين معاملاتي روي ساير صورتهاي مالي نيز تاثير مي گذارد. براي مثال، هنگامي كه دارايي فروخته مي شود يكي از آثار اين عمليات اين است كه دارايي فروخته شده از ترازنامه حذف ميگرددو اثر ديگر اين است كه فروش در صورتحساب سود و زيان ثبت شده و سود و زيان حاصل از فروش اندازه گيري مي شود. بنابراين، ارتباطي بين قاعده تشخيص و عدم تشخيص اقلام در ترازنامه و قاعده شناخت درآمد وجود دارد. معاملاتي از اين دست در زمره معاملاتي قرار مي گيرد كه شكلشان با محتواي اقتصاديشان در مغايرت است، واكنش حسابداري شناسايي كردن اقلامي است كه داراي محتواي حقيقي و واقعي است و معاملات را به شكل واضح نمايش مي دهد.
معاملات خارج از ترازنامه معاملاتي هستند كه هدفشان اين است كه به شركتها اجازه دهند كه از بازتاب جنبه هاي قطعي فعاليتها در حسابها خودداري كنند، بنابراين، اين اصطلاح داراي مفهوم منفي است. عقيده براين است كه بايد از عملكرد كساني كه در چنين معاملاتي افراط مي كنند جلوگيري به عمل آيد. از اين منظر مي بايست استانداردهايي وضع شود كه اجازه ندهند حسابها توسط اثر معاملاتي كه انگيزه اصلي شان حسابسازي است گمراه كننده شوند.
با توجه به اینکه صورتهای مالی شرکتهایی که از روشهای متنوع تأمین مالی خارج از ترازنامه (OBSF) استفاده می کنند ممکن است برای استفاده کنندگان گمراه کننده باشد و نیز با توجه به اینکه شرکتهایی که از این نوع تأمین مالی استفاده می کنند معمولا و نه لزوماً دچار بحرانهای مالی و کمبود نقدینگی هستند که همین موضوع اثرات با اهمیتی در تداوم فعالیت شرکتها دارند، لزوم قضاوت حسابرسان مستقل از طریق چگونگی شناخت و تشخیص استفاده از این نوع تامین مالی و تعیین چگونگی استخراج اطلاعات مربوط و نحوه رسیدگی را ایجاب می کند.
1-3 اهداف پژوهش
در سالهای 2001 و 2002 رسوایی های بسیار زیادی در زمینه حسابداری شرکتها، حاکی از ضعف در سیستم حاکمیت شرکتی، شیوه های حسابرسی و گزارشهای مالی بود كه مجلس سنای آمریکا از طریق تصویب لایحه ساربینز اکسلی[7] در سال 2002 به این ضعف پاسخ داد که مهمترین جزء قانون اسناد بهادار از دهه 1930 در بورس اوراق بهادار نیویورک محسوب می شود. بخش (C) 401 قانون مذکور مقرر مي دارد که کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC)[8] مطالعه ای را در پاسخ به 2 سوال زیر آغاز نماید.
وسعت شیوه های خارج از ترازنامه (OBS) شامل امکان بکارگیری شرکتها با اهداف خاص (SPE) [9]
و اینکه آیا صورتهای مالی منتشر شده توسط شرکتها به طور شفاف ترتیبات خارج از ترازنامه را منعکس می کند.؟
به منظور پاسخ دادن به این سوالات کمیسیون بورس اوراق بهادار (SEC) مطالعه در مورد شیوه های نسبتاً گسترده در رابطه با حیطه و مفهوم واژه خارج از ترازنامه را آغاز کرد و مجموع متنوعی از شیوه های تجاری را مورد بررسی قرار داد که به عنوان مفاهیم ضمنی خارج از ترازنامه مورد توجه قرار میگیرند.
در این پژوهش سعی بر آن است که شیوه های مورد استفاده تأمین مالی خارج از ترازنامه توسط شرکتها، قوانین حسابداری موجود در ارتباط با این موضوع، چگونگی ثبت و انعکاس در گزارشهای مالی شرکتها و دلائل استفاده شرکتها از این نوع تأمین مالی و در نهایت چگونگی برخورد حسابرسان مستقل در جهت تشخیص و شناخت استفاده از این نوع تامین مالی توسط شرکتها مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد.
1-4 اهمیت پژوهش
امروزه تامین مالی خارج از ترازنامه (OBSF) یکی از جذاب ترین موضوعاتی است که در متون و کتب و نشریات تجاری و حسابداری دنیا به آن پرداخته می شود. این جذابیت بخاطر شناخت چگونگی فراهم آوردن سرمایه مورد نیاز جهت ادامه فعالیت شرکتهای می باشد. تامین مالی خارج از ترازنامه همان طور که از نام آن پیداست به معاملاتی اشاره دارد که اثری از آنها در صورتهای مالی نبوده و این گونه معاملات برای سرمایه گذاران کاملا شفاف و نمایان نیست. با توجه به تئوری بازارهای کارا که شالوده آن وجود اطلاعات کافی و شفاف در بازار و انعکاس به موقع و سريع اطلاعات توسط شركتها می باشد، معاملاتی از قبیل تامین مالی خارج از ترازنامه موجب تغییر در ساختار سرمایه شرکت از طریق تغییر در نسبتهای کلیدی و به تبع آن عدم امکان مقایسه عملکرد شرکتها می شود. با عنایت به اینکه استفاده از این نوع تامین مالی به دلیل عدم ثبت و انعکاس بدهیها و تعهدات عمده در صورتهای مالی ممکن است باعث ناتوانی در بازپرداخت بدهی ها و تعهدات و به تبع آن به وجود آمدن ابهام اساسی در ادامه فعالیت واحد تجاری شود و نهایت منجر به توقف فعالیتهای واحد تجاری شود به عنوان یک موضوع خاص می باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد، چرا که اولین نیاز سرمایه گذاران و اعتباران دهندگان اطلاعات شفاف، مربوط و قابل اتكاء میباشد که شرکتها معمولا بدلیل تضاد منافع میان سرمایه گذاران و مدیران تحت عنوان تئوری نمایندگی[10] ممکن است اطلاعات مربوط و قابل اعتمادی را منتشر نکنند که این باعث بی اعتمادی سرمایه گذاران به بازار سرمایه و در نتیجه خروج از این بازار میشود، که البته سرمایه گذاران برای حل این مشکل متوسل به حسابرسی مستقل می شوند و متحمل هزینه های نمایندگی[11] که تلاشی از سوی سرمایه گذاران برای کنترل مدیران است، می شوند با توجه به دلایل ذکر شده در بالا مورد بررسی و مداقه قرار گرفتن روشهای معاملات خارج از ترازنامه، چگونگی ثبت و افشاء در صورتهای مالی توسط شرکتها و چگونگی برخورد حسابرسان مستقل با این موضوع دارای ابعاد مختلفی است که در این پژوهش به آنها پرداخته می شود.
1-5 نوع طرح و پژوهش
پژوهش های علمی از نظر هدف پژوهش به سه دسته تقسیم می شوند:
بنیادی؛ کاربردی؛ تحقیق و توسعه
نتیجه تحقیق کاربردی کسب دانشی است که راهنما و دستور العملی برای فعالیتهای عملی خواهد بود، در حالیکه در تحقیق بنیادی هدف کسب دانش و آگاهی نو بدون در نظر گرفتن ارزش آنها در ایجاد تغییرات اجتماعی است.
از آنجا که در این پژوهش با بهره گیری از دانش کنونی از روش کتابخانه ای مباحث نظری مطرح گردیده و به کاربرد موضوع تحقیق در سامانه های اطلاعاتی پرداخته شده است، این پژوهش از نوع نظری و کاربردی است.
1-6- متغیرهای پژوهش
دراین پژوهش متغیر مستقل تشخیص استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه توسط شرکتها و متغیر وابسته آن شامل موارد زیر است:
نسبتهای مالی شامل نسبتهای جاري، سريع و نقدينگي با استفاده از صورتهای مالی
تغییر در ساختار سرمایه از طریق قابلیت پرداخت دیون با استفاده از گزارش حسابرسی
تردیدی عمده در فرض تداوم فعالیت از طریق فزونی کل بدهی ها بر کل دارایی ها با استفاده از گزارش حسابرسی.
1-7 فرضیه های پژوهش
در این پژوهش با توجه به اثرات استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه بر روی صورتهای مالی سه فرضیه زیر صورت بندی شده است:
استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه باعث تغییر در نسبتهای کلیدی شرکتها می شود.
استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه باعث تغییر در ساختار سرمایه از طریق قابلیت پرداخت دیون شرکتها می شود.
استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه باعث تردیدی عمده در فرض تداوم فعالیت از طریق فزونی کل بدهی ها بر کل دارایی ها می شود.
1-8 قلمرو پژوهش
1-1-8 قلمرو موضوعی
موضوع پژوهش حاضر نوعی از تامین مالی توسط شرکتها تحت عنوان تامین مالی خارج از ترازنامه (OBSF)، روشهای موجود و همچنین چگونگی تشخیص و شناخت استفاده از این نوع تامین مالی توسط حسابرسان مستقل می باشد.
2-1-8 قلمرو مکانی:
قلمرو مکانی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
3-1-8 قلمرو زمانی:
صورتهای مالی و گزارشهای حسابرسی منتشر شده 6 سال اخیر از (1380-1385) شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
1-9 محدویت های پژوهش:
با توجه به اینکه کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1380-1385 مورد بررسی قرار گرفته اند واز میان آنها تعداد 227 شرکت که در ارتباط با تامین مالی خارج از
ترازنامه بوده اند انتخاب شدند که در نهایت 100 شرکت به دلائل زیر مورد آزمون قرار گرفته اند .
1-عدم ذکر مبلغ استفاده از تامین مالی خارج از ترازنامه توسط حسابرسان مستقل .
2-عدم تهیه صورتهای مالی تلفیقی توسط شرکتها (مندرج در گزارش حسابرس ) و عدم دسترسی به اطلاعات شرکتهای وابسته و مشمول تلفیق .
3-کمبود شدید منابع معتبر علمی در رابطه با موضوع در کشور .
1-10 روش پژوهش
روش این پژوهش علیّ- قیاسی است بدین صورت که به منظور بررسی کلیه روابط علیّ ممکن از طریق بررسی اثرات فعلی و داده های قدیمی در جستجوی علل توجیه کننده موضوع پژوهش.
ابتدا در مورد ماهیت تامین مالی خارج از تراز نامه و روشهای استفاده از این نوع تامین مالی مطالعه و بررسی به عمل مي آید و در پایان از طریق مطالعه میدانی درباره موضوع مورد بحث به جمع آوری اطلاعات می پردازد و با استفاده از آزمونهای آماری اطلاعات بدست آمده را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و از آنها نتیجه گیری می نماید.
1-11 روش جمع آوری اطلاعات
بدلیل اینکه قصد آن است كه امکان استفاده از تأمین مالی خارج از ترازنامه در شرکتها مورد بررسی قرار گيرد، به عنوان نمونه جامعه آماری، تعداد کافی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روشهای آماری انتخاب می شود، بدین ترتیب که اطلاعات مالی منتشر شده 6 سال اخیر شرکتهای مذکور به همراه گزارش حسابرسی مورد بررسی قرار می گیرد و اطلاعات مربوط استخراج شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار ميگيرد.
1-12 ابزار اندازه گیری اطلاعات
برای اندازه گیری داده های جمع آوری شده نمونه آماری مورد نظر نرم افزار Excle و همچنين براي تحليل داده ها از نرم افزار آماري spss استفاده شده است.
1-13 واژگان کلیدی و اصطلاحات
تامین مالی Financing
تامین منابع مالی مورد نیاز برای یک شرکت یا یک پروژه خاص
تامین مالی خارج از تراز نامه (OBSF): off-balance sheet financing
انواعی از معاملاتی است که به صورتی از نمایش کامل از رویداد مالی رخ داده در حسابها نشان داده نمی شود.
شرکتها با اهداف خاص (SPE): Special purpose Entities
شکلی از شرکتهای تجاری که به منظور اجرای فعالیتهای از قبل تعریف شده تشکیل شده اند.
قانون ساربینز اکسلی (SOX): 2002 Sabanes-Oxley. ACT of
دستورالعملی قانونی مصوبه سال 2002 کنگره آمریکا در مورد چگونگی سیستم موثر کنترلی گزارشگری مالی، استقلال حسابرس، مسولیت شرکت ها و چگونگی افشاءهای مربوط به ترتیبات خارج از ترازنامه توسط شرکتها.
ساختار سرمايه Capital Structure . منظور در اين پژوهش حقوق صاحبان ســــــهام مي باشد.
1-14 ساختار پژوهش
ساختار این پژوهش بر تجزیه و تحلیل حسابداری و گزارش انواع مختلف شیوه های کاربردی خارج از ترازنامه برای تسهیل هر چه بهتر درک روشهای مورد استفاده طراحی شده است.
فصل اول شامل کلیات پژوهش است که از نظر گذشت.
فصل دوم ابعاد مختلف موضوع از دیدگاه نظری و پیشینه پژوهش و همچنین روشهای کاربردی موضوع پژوهش که در چهارده گفتار بررسي شده است.
شامل گفتاراول؛ تاریخچه. گفتار دوم؛ مبانی نظری. گفتار سوم؛ چارچوب گزارشهای مالی. گفتار چهارم؛ مسائل مربوط به شرکت انرون .گفتار پنجم؛ شركتها با اهداف خاص. گفتار ششم؛ قانون ساربینز اکسلی و گفتار هفتم تا گفتار سيزدهم به نقد و بررسي روشهاي متداول و رايج استفاده از تامين مالي خارج از ترازنامه پرداخته شده است و در گفتار چهاردهم مطالبي در مورد پيشينه پژوهش عنوان شده است.
فصل سوم: در زمینه روش شناسی پژوهش به روش جمع آوری اطلاعات و فرضیه های پژوهش و نحوه آزمون آماری داده ها توضیحاتی داده می شود.
فصل چهارم: شامل تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها. نخست اطلاعات توصیفی جامعه آماری و سپس نتایج حاصل از داده ها بیان می شود و در نهایت سایر یافته های پژوهش ارائه میگردد.
فصل پنجم: در برگیرنده نتیجه گیری و پیشنهادها برای پژوهش های آتی و دیگر یافتههای پژوهش.
لازم به توضيح مي باشد مطالب مطرح شده، در فصل دوم عمدتا از دو منبع زير استفاده شده است:
2- Report and Recommendations Pursuant to section 401 (c) of the Sarbanes-Oxley Act of 2002 on Arrangement with Off-Balance Sheet Implication , Special Purpose Entities and Transparency of Filings By Issuers. Jane 2004 (مآخذ شماره 11)
فصل دوم
مباني نظري و پيشينه پژوهش
2-1 مقدمه:
اخيراً در پي رسوائيهاي بوجود آمده در سال 2001 در آمریکا و سایر کشورها اصطلاح «خارج از ترازنامه[1]» كه برخي اوقات مفاهيم ضمني پنهاني در خود دارد، يا دست كم ميتوان گفت كه كاملاً شفاف نيست كاربرد بيشتري پيدا كرد، بطور كنايه اي آنچه بايد در ترازنامه باشد، نيست و اينكه صادر كننده گزارش، معامله يا شيوه معامله را به گونه اي طراحي كرده است كه چنين نتيجه اي در برداشته باشد. هر چند سوالاتي در اين زمينه وجود دارد كه اقلامي كه بايد در ترازنامه منعكس شوند، ولي منعكس نشدهاند، تنها براي فريب استفاده كنندگان صورتهاي مالي نيست. بسياري از معاملات قانوني چنين سوالاتي را بوجود ميآورند و البته محدوديتهايي در مورد اينكه چه چيز بايد در ترازنامه قيد شود وجود دارد. سوال گسترده تر و اساسيتر اينكه شيوههاي مورد استفاده در معاملات خارج از ترازنامه اغلب شامل يك پيوند اقتصادي يا قانوني بین شرکتها و مخاطرات و مزايای بوجود آمده از معاملات و همچنین حقوق يا تعهداتي است كه در ترازنامه منعكس نشدهاند (يا بطور كامل منعكس نشدهاند).
تامين مالي خارج از ترازنامه يكي از انواع معاملات خارج از ترازنامه است كه نخستين بار در اوايل دهه 1970 ميلادي با شكل گرفتن و گسترش يافتن بازارها و ابزارهاي پيچيده مالي، پديدار گشت. شركتهاي بزرگ با استفاده از اين ابزارها و با استفاده از خلاءهاي قانوني، اقدام به اين گونه معاملات كردند. تامين مالي يكي از مهمترين دغدغههاي شركتها براي ادامه فعاليت ميباشد كه شركتها براي برآورده كردن اين نياز متوسل به انواع متفاوتي از اين نوع معاملات ميشوند. با توجه به اينكه معاملات خارج از ترازنامه شكلي از حسابداري ساختگی است جوامع مختلف با توجه به قوانين كشورشان نسبت به كاربرد اين اصطلاح واكنشهاي متفاوتي از خود نشان دادهاند، به عنوان مثال در برخي كشورها از اصطلاح «حساب آرايي[2] » يا «حسابداری ساختگی[3]» استفاده ميشود. به هر حال در اين مورد اتفاق نظر هست كه معاملات خارج از ترازنامهاي معاملاتي هستند كه هدفشان اين است كه از بازتاب جنبههاي قطعي فعاليتها در حسابها خودداري كنند، بنابراين اين اصطلاح داراي مفهوم منفي است و عقيده بر اين است كه بايد از عملكرد كساني كه در چنين معاملاتي شركت ميكنند با وضع استانداردهاي جديد حسابداري جلوگيري به عمل آيد.
در اين فصل از پژوهش ابتدا تاريخچه مختصري از مباحث و مقالات منتشره توسط نهادهاي رسمي و غير رسمي حرفه حسابداري در مورد موضوع و هم چنين به برخي از روشها و تكنيكهاي مورد استفاده اشاره ميشود.
2-2- گفتار اول:
تاريخچه:
2-2-1مقاله فني انتشار يافته توسط انجمن حسابداران قسم خورده انگلستان و ولز(ICAEW)[4]
يك شماره از مقاله در اوايل سال 1980 منتشر شد كه در آن به تامين مالي خارج از ترازنامه موجود در شركتهاي فهرست شده، در بورس لندن اشاره ميكرد كه اين امر باعث نقد حرفه حسابداري و تعدادي از شركتها شد. در پاسخ، انجمن، مقاله فني (603 TR)[5] را در دسامبر 1985 به عنوان يك مقاله براي بحث منتشر كرد.
اين مقاله از طريق تهيه صورتهاي مالي براي بررسي معاملات خارج از ترازنامه به بررسي نكات زير پرداخت.
1-در صورتهای مالی که می بایست به شکل صحیح و قانونی ارائه شوند، لازم است که این اطلاعات براساس محتوا و واقعیت اقتصادی معاملات مورد توجه قرار گیرند و نه صرفاً شکل قانونی آنها مد نظر قرار گیرد. محتوای معاملات و سایر رویدادها همواره با شکل قانونی آنها سازگار نیست، هر چند اثرات خصوصیات قانونی یک معامله خود بخشی از محتوا و اثر تجاری آن است. این اثرات بایستی در چارچوب کلیّت معامله از جمله هرگونه معاملات مرتبط مورد تفسیر قرار گیرد. جايي كه اقلام بر مبناي محتواي معاملات مربوط در حسابها گنجانده ميشود و اين مبنا متفاوت از شكل قانوني آنها است، يادداشتهاي مربوط به حسابها بايد شكل قانوني معاملات مربوط به اين اقلام و مبالغ مربوط را افشاء كنند.
2- در شرايط خاص جايي كه عمليات حسابداري براي معامله اي با اهميت براي نشان داده محتواي معاملات به جاي شكل قانوني اش، با شرايط فعاليت شركت منطبق نباشد، افشاء بايد شكل صحيح و بيطرفانهاي فراهم كند،در اين حالت احتمالاً حسابهاي فرضي جداگانهاي كه بر مبناي محتواي اقتصادي تهيه شده است، ارائه ميگردد.
انتشار مقاله فني (603 TR) بحثهاي زيادي را در داخل حرفه حسابداري و هم چنين اعضاي اصلي حرفه ايجاد كرد. خصوصاً اينكه اعضای جامعه حرفه اعلام نمودند كه هر چند با اهداف اصلي مقاله (603 TR) موافق اند، اما با راهحلهاي پيشنهادي آن مخالفت دارند و استدلال كردند كه هدف اصلي صورتهاي مالي فراهم آوردن قابليت مقايسه و يكنواختي (ثبات رويه) است و اين امر در بهترين شكل بوسيله حداقل کردن مفاهيم ذهني و نظري بدست ميآيد. پس از اين مباحث ايجاد شده كميته استانداردهاي حسابداري (ASC) [6] گروهي را مامور بررسي و مطالعه موضوع معاملات خارج از ترازنامه كرد. كميته استانداردهاي حسابداري دو پيش نويس در مورد تامين مالي خارج از ترازنامه منتشر كرد، اما قبل از اينكه طرح كامل شود، هيئت استانداردهاي حسابداري(ASB) [7]جايگزين آن شد.
نخستين موضوع در مورد معاملات خارج از ترازنامه در مارس 1988 تحت عنوان حسابداري براي معاملات با اهداف خاص توسط كميته استانداردهاي حسابداري (ASC) منتشر شد. متن پيشنهادي از مطالبي كه پيش از اين توسط كميته استانداردهاي حسابداري ارائه شده بود تفاوتهاي زيادي داشت.